ما عشق را ایده‌آل در نظر می‌گیریم، هدف نهایی و لازمه‌ی زندگی می‌دانیم و در نتیجه روابط‌‌مان هزینه‌‌ی این کمال‌‌خواهی را می‌دهد. وقتی باورمان این باشد که فقط به عشق نیاز داریم، ارزش‌های اساسی یادمان می‌رود از جمله احترام، فروتنی، تعهد و …. باور می‌کنیم که عشق چاره‌ی همه‌چیز است و تمام، دیگر به خودمان زحمت نمی‌دهیم کارهای اساسی و مهم (و سخت) را در روابطمان انجام دهیم.

به قولی عشق کافی نیست و رابطه‌ی سالم مستلزم فرای احساس و علاقه است. اجازه بده ۲ حقیقت مهم درباره‌ی عشق را برایت بیان کنم.

عشق به معنی سازگاری نیست

چون عاشق کسی شده‌ای به این معنی نیست که رابطه‌ی موفق و خوبی خواهید داشت یا او شریک خوبی خواهد بود. عشق یک پروسه‌ی عاطفی است و سازگاری یک پروسه‌ی منطقی.

ما انسان‌ها موجودات پیچیده‌ای هستیم و ممکن است عاشق آدم‌های اشتباه شویم؛ عاشق آدم‌هایی که با ما به‌خوبی رفتار نمی‌کنند و باعث می‌شوند احساس بدی به خودمان داشته باشیم، عاشق آنهایی که برای ما هیچ احترامی قائل نیستند، خواسته‌ها و اهداف کاملاً متفاوتی دارند. در کل، امکان دارد عاشق آدم‌هایی شویم که ما را بدبخت می‌کنند.

آدم‌ها بعد از احساس کمی عشق، با کله می‌پرند به رابطه و بعد از شش ماه از ناسازگاری کلافه می‌شوند و می‌گویند چقدر بد شانسم. چون این نکته را نگرفته بودند که در بلندمدت عشق چاره‌ی ناسازگاری نیست و مشکلات روابط را برطرف نمی‌کند.

در انتخاب پارتنر، تنها با دلت (یا جاهای دیگر) تصمیم نگیر و عقلت را هم قاضی کن. عالی است که کسی را پیدا کنی که دلت را ببرد و حتی صدای گوزش هم برایت خوشایند باشد، اما باید چیزهای دیگر را هم بسنجی، ببینی با خودش و دیگران چگونه رفتار می‌کند، جاه طلبی‌هایش چه‌ ها هستند و … چون اگر عاشق کسی شوی که با تو سازگار نیست …
… خوش نخواهد گذشت.

عشق معمولاً ارزش این را ندارد که خودت را فدایش کنی

معمولاً در روابط عاشقانه از خود گذشتگی وجود دارد. باید حاضر باشی از برخی خواسته‌ها و نیازها و خوشی‌هایت به‌خاطر طرف مقابلت بگذری. برای رابطه‌ی سالم این عالی و ضروری است. اما وقتی بحث عزت‌نفس، حیثیت، جاه‌طلبی‌ها و هویت و اهداف زندگی است و اگر مجبوری برای رسیدن به عشق از اینها بگذری آن عشق سمی و خطرناک است.

نباید به بهانه‌ی عشق، کسی را تحمل کنی که مکرراً باهات بدرفتاری می‌کند و احترامی برایت قائل نیست. هرچه‌قدر هم که فکر می‌کنی زیبا و خاص است باید برای خودت ارزش بیشتری قائل باشی.

عشقْ یکی از بهترین تجربیاتی است که زندگی عرضه می‌کند و هرکسی باید آن را تجربه کند و ازش لذت ببرد. اما عشقْ مهم‌ترین نیست، خاص و ویژه نیست. نایاب هم نیست. عزت‌نفس و حیثیتت مهم‌تر و نایاب‌تر از آن است. اگر عزت‌نفس را فدای عشق کنی، به احتمال زیاد هم خودت را خواهی باخت و هم عشق را.

 

منبع: Love is not enough by Mark Manson

مدل‌ها

طریقه‌ی مردان جذاب

مارک منسون | مهدی قلی‌پور

مدل‌ها اولین کتابی است که سعی دارد با یک پروسه‌ی عمیق به روابط عاشقانه و جنسی مردها بهبود بخشد. این کتاب به آموزشِ تکنیک و حقه و بازی‌های روانی نمی‌پردازد بلکه پخته‌ترین و صادقانه‌ترین طریقه‌ی جذب زنان را یاد می‌دهد …

اطلاعات بیشتر

ثبت ديدگاه