قدم گذاشتن در عرصهی روابط مدرن برای یک مرد جوان، نیازمند شجاعت است، شجاعتی در حد رستم!
آشنا شدن با آدمهای جدید، نادیده گرفته شدن، پس زده شدن، رفتن به قرارها و فهمیدن اینکه آیا واقعاً از کسی که روبهرویت نشسته خوشت میآید یا نه، ممکن است گیجکننده و طاقتفرسا باشد. اما قبل از اینکه دچار یأس شوی، میخواهم به داشتن رویکرد بهتری دعوتت کنم.
به جای اینکه تمام تمرکزت این باشد که چه حرفی بزنی یا چه پیامی بفرستی یا به این و آن التماس کنی تا بلکه دل کسی را ببری، بهتر است به این فکر کنی که چه جور آدمی میخواهی باشی.
اصل ماجرا این است که خودِ واقعیات را بشناسی و سپس راهی بیابی تا آن را به شکلی اصیل ابراز کنی؛ تا مهمتر از هر چیزی، افراد درست به زندگیات راه پیدا کنند.
برویم سر اصل مطلب.
چگونه خودت را جذابتر کنی
اکثر توصیههایی که دربارهی روابط عاشقانه میشنوی، این است که برای جذاب شدن باید ظاهر خاصی داشته باشی، به شکل خاصی صحبت کنی یا به شکل خاصی رفتار کنی.
اما واقعیت این است که بدون بنیاد عاطفی و شخصیت و سبکزندگی سالم و جذاب، هیچ کدام تأثیری ندارد.
پس چگونه میتوانی خودت را واقعاً جذابتر کنی.
آویزانی و بیاعتمادبهنفسی را کنار بگذار
آویزان بودن و نداشتن اعتمادبهنفس ریشهی تمام رفتارهای غیرجذاب است.
افرادی که اعتمادبهنفس پایینی دارند، نظر دیگران برایشان مهمتر از نظر خودشان است. آنها هر کاری را برای رضایت و گرفتن تأیید دیگران انجام میدهند.
تو چطور؟ وقتی کاری انجام میدهی برای این است که دیگران را تحت تأثیر قرار دهی و تأییدشان را به دست بیاوری؟
یا اینکه بیپروا خودت را ابراز میکنی تا با دیگری ارتباط برقرار کنی، و هرچه بادا باد؟
مردی جذاب و خواستنی است که با اعتمادبهنفس و بیپروا باشد. مردی که برای خودش و خواستههایش ارزش قائل است. اگر از چیزی یا کسی خوشش بیاید، به دنبالش میرود و در نهایت به دستش میآورد. او بیش از حد به این فکر نمیکند که چه حرف هوشمندانهای بزند. برایش چندان مهم نیست اگر حرف اشتباهی بزند یا به ناکامی برخورد، یا دیگران تأییدش نکنند.
در اینجا هیچ دستورعمل کلی وجود ندارد و توصیههای از جنس «چه حرفی بزنی» یا «چگونه رفتار کنی» اغلب بیاثرند. اگر اعتمادبهنفس نداشته باشی و آدم آویزانی باشی، مهم نیست چه میگویی یا چه میکنی، در نهایت در تلاش هستی که دیگران تو را بپسندند و همین جذابیتت را از بین میبرد.
به زندگیات سر و سامان بده
هیچکس دوست ندارد با کسی وارد رابطه شود که یک عالمه مشکل و دردسر دارد.
این به معنای بیعیب و نقص بودن در همهی جنبههای زندگی نیست. هیچکس نمیتواند کامل باشد، اما اگر مشکلات جدی در زمینههای عاطفی، جسمی، مالی، شغلی یا خانوادگی داری، بهتر است ابتدا آنها را مدیریت کنی قبل از اینکه فرد دیگری را وارد این شرایط کنی.
برخی از حوزههای مهمی که باید روی آنها تمرکز کنی:
سلامت جسمی: تغذیه سالم داشته باش، ورزش کن و خواب کافی داشته باش.
سلامت روانی: استرس زندگی را مدیریت کن، وقت بیشتری در طبیعت بگذران و اگر مسائل عاطفی حلنشدهای داری، از یک متخصص کمک بگیر.
امور مالی: دخل و خرجت را سامان بده، پسانداز کن و اصول اولیهی سرمایهگذاری را یاد بگیر.
شغل: اگر از شغلت یا رشتهی تحصیلیات راضی نیستی و دائماً گله میکنی، بهتر است به دنبال مسیر تازهای باشی و مهارتهای جدیدی یاد بگیری.
شاید این اقدامات به طور مستقیم باعث نشود افراد بیشتری به سراغت بیایند، اما مطمئناً موانع بزرگی را از سر راه ایجاد روابط سالم و ارزشمند برمیدارند.
چگونه با آدمهای مناسب وارد رابطه شوی
هر روشی را که برای آشنا شدن با دخترها انتخاب میکنی – شبکههای مجازی، دانشگاه، کلاسها و گروهها – باید تلاش کنی تا افراد مناسب را پیدا کنی.
در کتاب مدلها، یک فصل کامل به پیدا کردن افراد سازگار با استفاده از مفهوم «دموگرافیک» اختصاص داده شده است.
مفهوم دموگرافیک در زمینهی دیتینگ ساده است: همسان همسان را جذب میکند — و بنابراین تو همان چیزی را جذب میکنی که هستی.
این شامل مواردی مثل سبک زندگیات، باورهایت دربارهی دیگران و جهان، ارزشهایت، و صد البته سن، طبقهی اجتماعی و ظاهرت است.
(برای اطلاعات بیشتر، فصل هشتم کتاب مدلها را مطالعه کن.)
در واقع، دموگرافیک تا حد زیادی تعیین میکند با چه نوع افرادی وارد رابطه خواهی شد.
برای مثال، اگر تو فردی درونگرا و متفکر هستی که به مفاهیم انتزاعی علاقهمند است و به دنبال کسی هستی که ارزشهای مشابهی دارد، احتمالاً در رابطه با دختران سطحی و کوتهفکری که تنها دغدغهشان ظاهر و پروفایل اینستاگرامشان است، به نتیجه نرسی.
جاذبه و سازگاری در روابط
جاذبه همان ارتباط احساسی است که وقتی دو نفر با هم هستند شکل میگیرد. میزان بالای جاذبه باعث میشود هر دو نفر احساسات تند و شدیدی به هم داشته باشند. از طرف دیگر، دو نفری که بینشان جاذبه نیست، شور و اشتیاقی را بین خودشان حس نمیکنند.
سازگاری هماهنگی طبیعی در انتخابهای سبک زندگی و ارزشهای دو نفر است؛ از اینکه تا چه ساعتی از شب بیدار میمانند تا دیدگاههای سیاسی و مذهبیشان.
در روابطی که هم جاذبه وجود دارد و هم سازگاری، سالمترین و رضایتبخشترین روابط هستند.
اگر بینتان جاذبه باشد اما با هم چندان سازگار نباشید، معمولاً به ترنهوایی از رابطهی سمی ختم میشوید. اگر فقط سازگاری وجود داشته باشد اما جاذبه کم باشد، رابطه خیلی زود خستهکننده میشود.
این چند کار را انجام دهی بهتر میفهمی چه نوع فردی برایت مناسبتر است:
دربارهی خودت مواردی مثل سبک دلبستگی و نیازهای عاطفیات را یاد بگیر، تا بتوانی دید بهتری داشته باشی از اینکه چه نوع افرادی برایت مناسبترند.
یاد بگیر رابطهی سالم چطوری است تا بدانی هدف چیست.
درک روشنی از ارزشهای شخصیات کسب کن و ببین هر یک در روابط چقدر برایت اهمیت دارند.
حد و مرزهایت را بشناس — و به آنها پایبند بمان
حد و مرزها مانند دیوارهای نامرئی هستند که از سلامت روانی ما محافظت میکنند. آنها به ما کمک میکنند تا مشخص کنیم با چه چیزی راحت هستیم، با چه چیزی راحت نیستیم و برای احساس امنیت و دوست داشته شدن از شریک عاطفی خود به چه چیزهایی نیاز داریم.
با این حال، بسیاری از ما در تعیین و حفظ حد و مرزهایمان دچار مشکل هستیم.
ما از طرد شدن و درگیری میترسیم، یا صرفاً مهارتهای ارتباطی لازم برای بیان مؤثر نیازهای خود را نداریم. اما پایبند نبودن به حد و مرزهایمان میتواند به انواع مشکلات از جمله رنجش، اضطراب و حتی سوءاستفاده منجر شود.
تعیین حد و مرزهای سالم یعنی:
- مسئولیتپذیری در قبال کارها و احساسات خودت، و در عین حال، عدم پذیرش مسئولیت کارها و احساسات طرف مقابل — یا انتظار نداشتن از او برای مسئولپذیری احساسات و رفتار تو.
- تشخیص و واکنش به تخطی از خط قرمز. اگر با کسی در رابطه هستی که نیازهایت را نادیده میگیرد، احساساتت را کوچک میشمارد یا به حد و مرزهایت احترام نمیگذارد، باید اقدام کنی. در اکثر موارد یعنی داشتن گفتوگویی صریح درباره رفتار او. و اگر تغییری حاصل نشد، در آن صورت بهتر است رابطه را تمام کنی.
البته انسانها متفاوتاند و نمیتوان انتظار داشت در همه چیز صددرصد همنظر باشید. تعیین حد و مرزهای سالم بیشتر به این معناست که بفهمی در چه مواردی میتوانی سازش کنی و در چه موارد نه.
اما اگر کسی از همان ابتدای رابطه از حد و مرزهایت تخطی میکند، واقعاً فکر میکنی با گذشت زمان بهتر خواهد شد؟
فراموش نکن، سلامت روانیات اولویت اصلی توست، و نباید آن را فدای کسی کنی که بهت احترام قائل نیست.
با روشن و قاطع بودن درباره ی حد و مرزهای خود، افرادی را جذب خواهی کرد که ارزشها و اولویتهای مشابهی دارند، و رابطهای خواهی ساخت که هم رضایتبخش است و هم پایدار.







